گفتگوی عاشق و عاقل

ساخت وبلاگ
گفت روزی عاشقی با عاقلی

تو ز عشق و عاشقی سخت غافلی

اهل عشق و نَرد و باختن نیستی

با دل و جرئت نئی ، چون عاقلی

@@@@@

عاقلک در او نگاهی کرد عمیق

گفت این حرفهاست از عهد عتیق

عشق و عاشق چیست و کیست ای بی خِرَد

بی چراغ در بحر تو میگردی غریق

@@@@@

عاشق او را گفت ، چه میدانی ز عشق

یا چه میدانی که چیست معنای عشق

عشق یعنی ، خود ندیدن در میان

غرق معشوق گشتن اندر بحر ِعشق

@@@@@

عاقل اما گفت نمی گردم غریق

آتش عشق میزند جان را حریق

مرد عاقل می کند جان را فدا

مرد این میدان نیئم ، ای نا شفیق

 

 

جویا باش دلنوشته های یک پدر...
ما را در سایت جویا باش دلنوشته های یک پدر دنبال می کنید

برچسب : گفتگوی عاشق و معشوق,گفتگوی عاشقانه دختر و پسر, نویسنده : wejooya147po بازدید : 56 تاريخ : يکشنبه 14 شهريور 1395 ساعت: 5:30